پسر کوچولوی خونه ما

پسرک خوشمل مامانی اولین دندونت روز 26 فروردین 92 درست روزی که شما 7 ماه و2 روزت بود دراومدمبارکت باشه چند شب بخاطرش بد خوابیدی وگریه میکردی اما وقتی دندونت دراومد خدا رو شکر راحت شدی وقتی مروارید کوچولوت دراومد تصمیم گرفتم برات اش دندونی درست کنم5 اردیبهشت اش رو پختیم و بخاطر اینکه شما پسر شلوغی هستی اش رو پختیم و بردیم دم در خونه فامیلا و دوستامون و همسایه ها دادیم تا شما هم کمتر اذیت بشی این کارتها رو خودم برات درست کردم و پرینت گرفتم و به همراه گیفتها و اش به همه دادیم     ت نوی گیفتها گندم و شاهدونه و برنجک و اسمارتیز رییختیم فکر نمیکردم خوشمزه بشه چون بار اولم بود که درست کردم اما واقع...

عید نوروز 92 روزی که شما 192 روزت بود ما راهی سفر شدیم با خاله ریحانه و عمو حمید تو راه رفتن شما تمام وقت شیطونی کردی و با خاله اینا که عقب نشسته بودن دالیی میکردی اما تو این سفر خیلی لاغر شد چون همه چیز برات جدید بود همش سرت اینور و اونور بود و نمیخواستی شیر بخوری و غذا هم نمیخوردی اینجا شما برای اولین بار توجهت رفت به شست پات و شروع کردی به خوردن شست پات ...

...

عزیزم زمانی که شما 129 روزت بود افسانه جون مامان پارمین ما رو به مهمونی دعوت کرد رفتیم و خیلی هم خوش گذشت شما پسر خوبی شده بودی و اصلا اذیتم نکردی 2 تا از دوستامون هم برای بار اول دیدیم یکی الهام مامان اهورا جون و باران مامان راستین جون ...

...

وقتی که شما 144 روزت  بود ما به نی نی پارتی خونه مریم جون دعوت شدیم اول خیلی شک داشتم که برم بخاطر اینکه شما اصلا اروم نمیموندی و میترسیدم برم و هر دو تامون اذیت بشیم ...

عکسهایی از 4 ماهگی گل پسرم ...

عزیزم گل پسرم سه ماهه شده ...

عزیزم هم بزرگتر شدی هم هوشیارتر اینم شمایی تو دو ماهگی ...